انتخابات نظام پزشکی امسال تجربه مهمی برای من و امثال من بود!
بعد از مدتها بیتفاوتی نسبت به این انتخابات که از دلسردیمان از عملکرد و قدرت سازمان نظام پزشکی (س. ن. پ.) نشأت میگرفت تصمیم گرفته بودیم در انتخابات شرکت کنیم و برای جلب همکاران بیشتر در این مشارکت تلاش میکردیم. چه مقالهها که نوشتیم تا بر لزوم شرکت در انتخابات تاکید کرده باشیم. چه بحثها که راه انداختیم تا دلهای سرد را گرم و امیدوار کنیم. در کمال ناباوری راه شیرین و جدیدی هم برای شرکت باز شده بود: انتخابات الکترونیک!
راهی که برا ما نسل جوانتر بسیار جذاب بود؛ این امکان را میداد که بدون نیاز به حضور فیزیکی در انتخابات شرکت کنیم! استقبال بسیار بالا بود، طبق اخبار ارایه شده، شاید بالغ بر ۵۰۰۰۰ نفر برای این سامانه ثبت نام کرده بودند:
این فرصت برای من نوعی که تعطیلات دو روزه را برای وقت گذاشتن با خانواده و سفر مغتنم دانسته بودم بسیار ایده آل بود: هم سفر و هم مشارکت!
امید زیاد من نوعی به این روش حتی با وجود اختلالهای اولیه در سیستم ثبت شماره تلفن، باعث شده بود حساب زیادی روی این روش باز کنم. به خصوص که وزیر بهداشت هم قول و تعهد داده بود که انتخابات الکترونیک حتما انجام خواهد شد!
اما…
در روز انتخابات ورق برگشت:
ابتدا همان صبح تلاش برای ورود به سامانه ناکام ماند!
اما پیام واضحی در سامانه، وعده راه اندازی در ساعت ۱۲ را میداد! بنابراین با اطمینان از شهر خارج شدیم.
ساعت ۱۱:۵۴ هنوز سامانه راه اندازی نشده بود؛ خوب، هنوز که ۱۲ نشده بود!
از ساعت ۱۲:۰۲ به بعد سایت از دسترس خارج شده بود! بیهیچ پیامی!
ساعت ۱۳:۵۳ خبر رسید که آدرس جایگزین پیشنهاد شده است؛ اما این آدرس هم کارآیی برای ثبت رای نداشت!
ساعت ۱۵:۲۱ آب پاکی را روی دست ما ریختند: رای گیری الکترونیک تعطیل! حضوری شرکت کنید!
توجه کنید که ساعت شلوغ پایان تعطیلات است و حتی اگر برگردی باز به موقع نمیرسی!
زمزمههایی شد که شاید زمان رای گیری برای روز بعد تمدید شود، ولی حتی ۵ دقیقه بعد از ساعت۲۲ هم دیر بود و اجازه رای دادن داده نمیشد!
به همین راحتی «حق» رای دادن از ما گرفته شد! گناه مان چه بود؟ اعتماد به سیستم وزارت خانه معظم و قول وزیر عزیز!
اکنون برای من نوعی مهم نیست که حتی افراد انتخاب شده همانهایی بوده باشند که من قصد رای دادن به آنها را داشتم! مهم این است که «حق»ام ضایع شده است! حقی که به خاطرش همت کرده بودم و دیگران را هم تشویق کرده بودم!
اکنون باید پاسخگوی طعنهها میبودم:
-دیدی گفتم فرمالیته است؟
– اصلا ازکجا معلوم عمدا قطع نکردن! شاید دیدن استقبال زیاده و ترسیدن مسیر رایها عوض شه!
– بیخود به خودت وعده دادی و زحمت تهییج دیگران برای مشارکت!
-…
واقعا برای «حق رای» تضییع شده من و امثال من چه میتوان کرد؟
واقعا اختلاف ۵ رای و ١۵ رای بین منتخبین و دیگران، قابل تغییر درصورت اجرای انتخابات الکترونیک نبود؟
تکلیف کسانی که رای الکترونیک داده و با خیال راحت و فارغ از اخبار به سفر پرداخته بودند و بعد از اتلاف فرصت خبر ابطال رای خود را شنیده بودند چه میشود؟
منتخبین شهرهای بزرگ که با اختلاف رای اندک و در شرایط غیر منصفانه انتخاب شده بودند اکنون چی احساسی دارند؟ حس پیروزی؟
سوالهای بی جواب زیادند اما یک مساله بدون تردید نه تنها بدون پاسخ مانده است، بلکه غیر قابل توجیه ست:
من و امثال من فرصت دادن رای را از دست دادیم و این «حق» ضایع شده است!
دکتر صابر سید گوگانى
متخصص ارتودنسى