پروفسور سمیعی یکی از معروفترین اسطوره های حال حاضر ایران است که معروفیت فراوانی چه از نظر ملی و علمی و چه اخیرا از نظر طنز های رسانه ای دارد! در این مقاله به واکاوی گوشه ای از ادعا های مرتبط با این چهره خواهیم پرداخت.
تفكيك حقيقت و مجاز همواره در فرهنگ و تاريخ كشور كار سختى بوده است. در حدى كه در دوره هايى از تاريخ بزرگان فرهنگ و هنر حتى براى بيان سخن خود يا رساندن مقصود خود مجبور به پناه بردن به مجاز بوده اند تا از تيغ سانسور درامان مانند!
اما اين روند بعد ها شكل ابزارى به خود گرفت. به عنوان مثال اسطوره سازى هاى حكومتى براى ايجاد موج هيجان وطن پرستى كه البته هدف بيشتر سوء استفاده از اين احساس بوده تا تقويت و هدايت آن در مسير واقعى و به سود مام وطن! نمونه شكل اخير را در اقدام هاى انجام شده در روسيه سوسياليستى به وفور مى توان ديد!
اما در دوران اخير اين شكل اسطوره سازى به مرحله جديدى رسيده است كه به نظر شخص نگارنده بسيار خطرناك تر و ناجوانمردانه تر است! در شكل اخير، اين روند علم و پزشكى را هدف گرفته است! درواقع به نظر مى رسد گروهى سعى مى كنند با تحريك و سوء استفاده از احساسات وطن پرستانه مردم، به منافع و مطامع مالى خود بپردازند.
اينكه ايران و ايرانى نام بلندى داشته باشد خواسته قلبى هرايرانى واقعى است ولى اسطوره هاى غير واقعى هرگز نمى توانند افتخار واقعى براى ايران و ايرانى بيافرينند!
“رستم” شاهنامه هرقدر هم كه پرآوازه باشد هرگز يك قهرمان ملى نيست! اشتباه است اگر او را مايه افتخار ايران بدانيم! حتى اگر رستمى هم در تاريخ وجود داشته، هرگز اعمالى كه در شاهنامه آمده را انجام نداده و نمى توانسته انجام دهد!
قحط الرجال علمى باعث شده عطشى در ايرانيان به وجود آيد كه به نام ايران و به كام گروهى خاص به اين عطش دامن زده شده است.
در واقع افتخار واقعى علمى را در كسب جوايز معتبر مانند نوبل مى توان جست و نه در عناوين دهان پركن كم اعتبارتر و گاه حتى كاذب!
متن زير يك درد دل خودمانى با يكى از اساتيد عزيزم است كه سعى كرده ام حتى الامكان كاملا مستند باشد. بهانه اين درد دل اعتراض من به نحوه بازپخش يك خبر كهنه در مورد پروفسور مجيد سميعى بود. خبرى قديمى كه رندانه بازنشر مى شد تا با تحريك احساسات وطن پرستانه به اهداف خود در بزرگنمايى كاذب اين شخصيت علمى ادامه دهد!
پروفسور سمیعی برنده حلقه لایپنیتز
بهانه انتشار اين مقاله، انجام اقدامات مشابه توسط همان لابى در مورد يك دندانپزشك است كه به همان شيوه به تبليغات پرداخته است: با استفاده هدفدار از عبارت “ايران” و “ايرانى” در تبليغات اقتصادى براى خود!
گرچه با مطالعه اين مطالب ممكن است نگارنده را حتى به وطن فروشى متهم كه هيچ محكوم هم بكنيد، باز خواندن آن را به شما توصيه مى كنم. توضيح اينكه متن به همان شكل خودمانى كه براى استادم ارسال كرده بودم براى شما هم نشر مى شود:
انستیتو بین المللی نروساینس پروفسور سمیعی :
اجازه بدهید ابتدا در مورد انستيتويي كه به عنوان يك مركز تحقيقاتي و مايه افتخار معرفي مي شود صحبت كنم
اول سري بزنيم به خود سايت موسسهولي اگر به ويكيپديا مراجعه كنيد خواهید در واقع پروفسور سمیعی مالك منحصر به فرد هم نيست!
اين ساختمان به خاطر آرشيتكت اي كه داشته، از ساختمان هاي معروف هست،
اما آنقدر ها هم معروف نيست كه حتی در بین بناهاي معروف تر هانوفر معرفي شود :
مثلا در اين توضيحات مربوط به شهر هانوفر:
https://en.m.wikipedia.org/wiki/Hanover
به سازه ها و مراكز مهم اشاره شده ولي اشاره اي به اين مركز نشده است!
چطور ممكن است يک مركز مهم و جهاني در شهر هانوفر باشد كه «ابرجراح» دنيا در آن وجود داشته باشه که «برای آفريقا برنامه جهاني اجرا کرده باشد» ولي اصلا اشاره به آن درسایت نشده باشد؟
حتي به عنوان يك نهاد اقتصادي!
حتي به عنوان يك مركز علمي و آموزشي!
توجه کنید که یک آلمانی هم درمیان مالکین این مرکز وجود دارد پس نژادپرستی نمی تواند مانعی بوده باشد!
جالب اينكه جز در منابع ايراني، كسي این ساختمان را به مغز تشبيه نمي كند، كسی آنجا را مركز تحقيقاتي و آموزشي نمي داند! درواقع اين ساختمان به عنوان يك بيمارستان خصوصي شناخته ميشود:
https://de.m.wikipedia.org/wiki/International_Neuroscience_Institute
در واقع يك بيمارستان خصوصي هست كه هتلينگ عالي هم دارد و بیماران را هم با هزينه هاي زيادي شارژ می کند:
مثلا اين پيش فاكتور را توجه كنيد:
https://dansantimbreanu.files.wordpress.com/2008/05/buzduga-marius-deposit-ini-englisch.pdf
يا اين يكي:
https://dansantimbreanu.files.wordpress.com/2011/12/tudorache-gabriela-anschreiben-international-op.pdf
شما حداقل بايد حدود ٣٥٠٠٠ يورو پيش پرداخت داشته باشيد (مثلا براي يك درمان و اقامت زير ٢ هفته) و اين مبلغ احتمال دارد بيشتر هم بشود!
زمان درمان و اقامت اگر هم كمتر هم شد ممكن است ٣ ماه طول بکشد تا مابقی مبلغ پیش پرداخت عودت شود!
در واقع منفعت اصلي رو ايشان ميبرند:
http://www.leading-medicine-guide.com/en/Specialist-Neurosurgery-Hannover-Professor-Samii-M-D
در انتهاي همين پيج رسما نوشته شده كه يك مركز بيمارستاني هست و نه تحقيقاتي و آموزشي!
حالا مقايسه كنيد با اخبار وطن:
http://www.bartarinha.ir/fa/news/7257/7-طبقه-مغز-پروفسور-سميعي
جالب است كه فقط در متون فارسي هست كه به بحث آموزش تو اين مركز اشاره ميشود!
حالا در همين نوشته توجه تان رو جلب مي كنم به گوشه ديگری از حقه بازيها ناسيوناليستي که امروزه در بازار دندانپزشكي ایران هم به کمک صرف هزینه های هنگفت از جیب بیماران قبلی رایج شده است!
توجه كنيد كه فردي به اسم دكتر ش. چطور همان مسير دكتر سميعي رو طي ميكند!
عنوان سازي
بازي با حس ناسيوناليستي
(افتخار ايران، اولين ايراني، …)
جا زدن سرتيفيكيت هاي مبتنی بر پرداخت هزینه به عنوان جوايز جهاني
بگذريم از ادعا هايي كه در سايت هاي ايراني ميشود كه اغلب هم يا مبهم است و يا غلط
مثلا در همان لينك ايراني فوق، تحت عنوان مصاحبه با دكتر سميعي نوشته شده كه “جراحي مادر گرهارد شرودر باعث اشتهار وي در آلمان شده” جالبه كه هيچ جاي اينترنت تاييدي براي اين ادعا پيدا نشد!!
يا شايع شده بود كه بعد از ترور خواننده مشهور تركيه (ابراهيم تاتليسس) از پروفسور سميعي دعوت شده تا این خواننده را درمان کند چون كسي بهتر از ایشان برا جراحي قاعده جمجمه نبوده است!
http://www.bartarinha.ir/fa/news/7390/پروفسور-سمیعی-جراح-نجات-دهنده-هنر-ترکیه
واما شما كافيست به لينك زير سر بزنيد تا ببينيد چه كساني و كجا ابراهيم را جراحي كردند!:
http://www.bbc.co.uk/news/world-europe-12730390
توجه كنيد كه باند اطرافیان دکتر سميعي و حتی خود ایشان هرگز تلاش به رد اين شايعات نكرده اندكه هيچ، به آن ها پر و بال هم داده اند!
چرا؟
چون نه تنها به نفعشان بوده، بلكه گاهي منشا نشر اش هم خودشان بوده اند!
همانند همکار دندانپزشک ما که با هزینه های چند ده میلیونی اقدام به نشر رپرتاژ های تلوزیونی با تم ناسیونالیستی نموده اند!
واما پروژه آفريقا ١٠٠:
يه جستجوي ساده
project africa 100
نشان ميدهد كه اين خبر عملا در سايت خود دكتر سميعي و یک سايت ايراني ابجاد شده است!
ورود به لينك سايت دكتر سميعي مقدور نشد، گوشي من خطا داد
لينك بعدي ولي اطلاعات جالبي داشت:
http://science.ir/international-medical-students-doctors-forum/3318-africa-100-project.html
اول اينكه داستان مال ٢٠١٢ هست، اسپانسر جشن فولكس واگن بوده كه در آن جشن اين برنامه مطرح شده
واما نکته جالب اينكه ظاهرا معلوم نيست برای اين پروژه چطور نيرو جذب ميشود!
بنده خدایی از آفريقاي شمالي سوال مطرح كرده، ولی در آخر هم به جواب نرسيده بود!
و البته در واقع با توجه به لينك بعدي:
http://www.sudanneurosurgeons.net/new/index.php/events/past-events/159-neurosurgical-development-symposium-in-africa
اين طرح قبلا مطرح شده و قرار بوده هزينه ها توسط دانشگاه هاي آفريقا تامين شود! در واقع دكتر سميعي فقط اين طرح را در صحن سخنرانی بازخوانی كرده است! همين! نکته بعد اینکه هيچ جا خبري از پيشرفت پروژه نيست!
يعني از اول ٢٠١٢ تا زمان نگارش این مقاله هيچ خبري در هيچ سايتي در اين مورد پخش نشده است؟ يك نفر از اين ١٠٠ نفر كه قراربوده تربيت بشوند، يك جمله در اين مورد این طرح در اينترنت ننوشته است؟
واما “ابر جراح” از کجا آمده است؟
خيلي عبارت جذابي هست:
ابر جراح!
و اما داستان چيست؟
بگذريم از اينكه خيلي از مراكز درماني دنيا سعي كرده اند با بزرگنمايي كادر جراحان خود، بيماران را جذب كنند!
ولي شما نام پروفسور سميعي را نه در ويكيپديا در بين اسامي نروسرجن های معتبر ميبينيد و نه در سايت هاي ظاهرا معتبرتر!
مثلا:
http://www.healthcare-administration-degree.net/20-most-innovative-surgeons-alive-today/
باز تاكيد مي كنم كه اغلب اين سايت ها «پولي@ هستند!
يعني ميشود با پرداخت هزینه آنها را خريد!
واما خبر از كجا آمده است؟
https://en.m.wikipedia.org/wiki/Majid_Samii
يک خبر در يک سايت شخصی و بعد انتشارش توسط presstv
:
جايزه چي هست؟
جايزه نرون طلايي!
http://worldacademyns.org/default.aspx?sid=10
آكادمي جهاني جراحي نرولوژيك
از ٢٠٠٧ هر دوسال يك بار اين جايزه را به افراد خاص داده است!
اين آكادمي چند ساله است؟ از ٢٠٠٥ !!!
واين آكادمي عملا تعطيل و غیر فعال است!
به اين صفحه توجه كنيد؛ برنامه آتي در ٢٠١٤ متوقف شده!!
http://worldacademyns.org/default.aspx?sid=14
در واقع آخرين همايش در پايان ٢٠١١ و اول ٢٠١٢ شكل گرفته:
http://worldacademyns.org/default.aspx?sid=3
حال آخر مگر چه اعتباري دارد جايزه نرون طلايي از چنين آكادمي اي؟
جالب كه حتی این آکادمی هم عبارت “ابر جراح يا سوپر سرجن” استفاده نکرده اند!
ما ايراني ها آن را خلق کرده ایم!
پس اين هم از «ابرجراح» سال٢٠١٤ كه ما اخیرا دوباره يادمان افتاده است باید دوباره به او افتخار كنيم!
واما داستان حلقه لايپنيتس:
اول اينكه ما در همان ويكي پديا نمي تونيم يه مطلب و مخرج انگليسي راجع به این جایزه پيدا كنيم!
آخر جايزه اي كه اينقدر كم ارزش است که کسی به دنبال خواندن آن نیست، ارزش افتخار کردن دارد؟
تنها متن موجود به زبان آلماني هست
https://de.m.wikipedia.org/wiki/Leibniz-Ring-Hannover
و البته فقط و فقط فارسي!!!
جالبتر ليست كساني هست كه این جايزه را برده اند
يكي از این افراد خانم شرين عبادي (٢٠٠٤) بوده
كاري ندارم كه چرا سایت پرس تي وي اين خبر را پوشش نداده است!
به اين توجه كنيد كه اين جايزه آنقدر ارزش نداشته كه در رزومه شيرين عبادي اصلا ذكر بشود:
https://en.m.wikipedia.org/wiki/Shirin_Ebadi
تنها جايي كه به چنين چيزي اشاره شده قضيه “برداشته شدن يك حلقه …” بود:
and a ring she had received from Germany’s association of journalists
حلقه لايپنيتس هديه انجمن ژورناليست هاي آلمان هست!
چه افتخار بزرگي!
در واقع پروفسور سميعي انسان بسيار علمي اي هستند كه با همكاري ديگر اساتيد اين رشته تاليفاتي هم داشته اند و مقالات تحقيقي،
اما بسياري از حاشيه هايي كه براي ايشان ساخته مي شود دور از حقيقت و يا تحريف حقيقت است!
درواقع ايشان بزرگ هستند
ولي نه آنقدر كه ما مردم ايران فكر مي كنيم و دوست داريم!
در واقع برخي اقدامات اين باند باعث شرمساري هم هست،
چند پروفسور در دنيا مي تونيد پيدا كنيد كه لقب پروفسور را در ابتداي آدرس سايت اينترنتي خود آورده باشند؟
Www.professormadjidsamii.com
!
آيا ايشان از وجود اين سايت خبر ندارند؟
آيا اين آدرس بدون هماهنگي ايشان انتخاب شده است؟
آيا ايشان اعتراضي به اين قضيه نداشته اند و تاكيدي بر تعيير آن نداشته اند؟
…